زمان جاری : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 - 12:32 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



khojastegan

وبلاگ-کد لوگو و بنر
تعداد بازدید 38
نویسنده پیام
sama آفلاین

ارسال‌ ها7
عضویت14 /11 /1392
محل زندگیبندر انزلي
سن: 22
تشکرها1
تشکر شده7
حتما یه خیری درش هست …!
یه پادشاهی بود یه رفیقی داشت همیشه این دوتا باهم بودن. هر اتفاق خوب یا بدی می افتاد این رفیقه میگفت که حتما خیری درش هست. یه روز اینا با هم میرن شکار. طی یه اتفاق انگشت دست پادشاه قطع میشه.

خیلی داغون بود که رفیقش میگه حتما یه خیری تو این قضیه هست. پادشاهم قاط میزنه و میگه چه خیری و رفیقش رو میندازه زندان. چند وقت بعد پادشاه میره شکار اما این بار گیر یه قبیله ادم خوار میفته. ادمخوارها میبندنش به درخت و میخواستن مراسم خوردنش رو شروع کنن که متوجه انگشت قطع شده پادشاهه میشن.

اونا یه اعتقادی داشتن و اونم این بوده که اگر کسی نقص عضوی داشته باشه و اینا برن بخورنش همون نقص گریبانگیر اونام میشه. پادشاه رو ازاد میکنن.

پادشاه یاد دوستش میفته و میره از زندان درش میاره و ببخشید اشتباه کردم انداختمت زندان حق با تو بود اگر انگشتم قطع نشده بود منو میخوردن… دوستش میگه اینم یه خیری داشته که منو انداختی زندان. پادشاه میگه بابا چه خیری من تو رو اذیت کردم زندان رفتی و… . میگه من اگر زندان نمیرفتم با تو بودم من که نقص عضو نداشتم ادمخوارها منو که میخوردن!
چهارشنبه 16 بهمن 1392 - 14:31
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده: 1 کاربر از sama به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: mahyamavadat &
mahyamavadat آفلاین

ارسال‌ ها59
عضویت14 /11 /1392
سن: 18
تشکرها11
تشکر شده5
پاسخ : 1 RE حتما یه خیری درش هست …!
ایول خیلی باحال بود ممنون عزیزم
به سلامتی پسری که واسه عشقش عرق میخوره و خبر نداره که عشقش داره زیر یکی دیگه عرق میکنه
پنجشنبه 17 بهمن 1392 - 13:37
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش







برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

<]